۱۳۹۹/۰۵/۱۴ ساعت 23:23 توسط amir0111 | 

سلام

خوبین شما؟

اومدم با یک به قول دوستان .

یکی از دوستان گفت:

نزار سر به سرم

من خودم دردسرم

کسانی که این وبلاگ را می بینند خیلی ممنونم.

لطفا هیچ برداشت اشتباهی از اسم های استفاده شده در وبلاگ نکنید ممنون.(صفا ،باران و...)

دوستان لطفا در زمان درست عاشق بشین و گر نه شکست می خورین.

من باهاتون درد دل می کنم اشتباه برداشت نکنین.

عاشق که بشی میمیری و زنده می شی.

ولی بعضی ادما می گن من تو سن بسیار کم عاشق شدم ولی هیچ وقت شکست نخوردم.

من خیلی خوشحالم که زود عاشق شدین و احساستون رو بروز دادین چون اگه بروز نمی دادی یه سنگ بزرگ تو دلت می شد.

یکی به من گفت:(دلمو دادم دست یکی برد شکستش داغونش کرد.برگردوند.دیونه شدم)

و لطفا از نه شنیدن نترسید.

یکی گفت:عشق یه زندون سرده.

راست می گفت واقعا سرده.

ممنون بابت همراهیبا این مطلب.

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

عاشق

،

کمک عاشقانه

۱۳۹۹/۰۵/۱۴ ساعت 23:6 توسط amir0111 | 

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام.امروز با شما هستیم از اولین قسمت کمک عاشقانه.

با ما همراه باشید.با نحوه پیشنهاد دوستی(خلاصه).

۱.اعتماد به نفس داشته باشید.

۲.زیاد فکرتان را مشغول نکنید.

۳. قبل از پیشنهاد با راه های مثل گوش دادن به آهنگ،جک،جملات عاشقانه و....به خودتان روحیه بدید.

۴.شیک پوش باشید.ساده ولی زیبا.

۵.از نه شنید نترسید.

۶.از کلمات جادویی زیاد استفاده نکنید(ساده).

۷.خوش رفتار باشید.

۸.همیشه به خودتان برسید.

۹.خیلی به چشم بیاید.

۱۰.مرتب باشید و  مسوا ک،عطر بزنید.

۱۱.غیرتی باشید.

۱۲.اگر کسی را داشته باشید که بتونه جاسوسی کنه و بدونه که فرد مورد نظر چگونه فردی است خیلی خوب می شه.

 

اینا مقدمات پیشنهاد دوستی هستش.

 با ما همراه باشید.

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

متن عاشقانه

،

کمک عاشقانه

۱۳۹۹/۰۵/۱۴ ساعت 10:4 توسط amir0111 | 

سلام

ای که تو شدی همه دارو ندارم یارب،یارب

مرحم جان جهانم یا رب،یارب

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

عاشق

،

متن عاشقانه

۱۳۹۹/۰۵/۱۰ ساعت 17:29 توسط مرتضی | 

سلام.

امروز با کمک عاشقانه در خدمت شما عزیزان عاشق هستیم.

برای دیدن مطلب روی دکمه زیر(ادامه مطلب)ضربه بزنید.

با ما همراه باشید.

با تشکر.

نویسنده:مرتضی

 

برچسب ها :

متن عاشقانه

،

کمک عاشقانه

،

پیشنهاد دوستی

،

دوست

۱۳۹۹/۰۵/۰۹ ساعت 22:55 توسط amir0111 | 

سلام اینبار با یک اهنگ غمگین شکست رو با هم می خونیم.

بریم.

 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

 

سلام

خوبین شما

بریم برایه اهنگ جدید از خودمون

برو

هر روز با سرپایی با ماشین با دوچرخه

هر چی بخوای

میومدم و پرسه می زدم می رفت

می گفتم دوست دارم

ولی تو بهم جواب نمی دادی

می مردم و زنده می شدم تا جواب بدی

اگه می گفتی نه می گفتم ممنون خداحافظ

اگه می گفتی آره می گفتم ممنون و دست بوست می شدم

ولی نگفتی که بدونی چی می گم بهت

ولی بازم نا امید نمی شم تا بهم جواب بدی

می دونی

عاشقتم بخدا

بفهم

 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

 

ممنون بابت همراهی شما.اگر بخواهید آهنگ بالایی معنی بده بصورت تند تند (رپ) بخونید.

 

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

عاشق

،

متن عاشقانه

۱۳۹۹/۰۵/۰۹ ساعت 11:1 توسط amir0111 | 

شعر عاشقانه

قبل از آنی که بیایی
چه کویری بودم
زندگی با تو
چه گلدان قشنگی ست گلم

******

شعر عاشقانه

همان گوشه خالی دلت
که هیچ کس پیدایش نمی کند، هیچ کس
آن جا را برای من کنار بگذار

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

عاشق

،

متن عاشقانه

۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ساعت 13:48 توسط مرتضی | 

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.

 

در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.


دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.

 

در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.

 

روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.

 

دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.

 

دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.

 

زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست... و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد.

 


ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید.

 

زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟

پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.

چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.


the writer = mortaza

Director & producer = amir0111


برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

متن عاشقانه

،

سلام عشق

۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ساعت 13:38 توسط مرتضی | 

جملات عاشقانه داغ برای همسر

ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ !
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ !
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﺑﺎ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ !

ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺭ ﭼﻬﺎﺭﻡ …
… ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﯿﺸﻪ ، ﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ !
ﭼﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻮﻗﺘﯿﻪ !
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ،
ﻣﯿﺮﻩ !
ﺑﻔﻬﻢ !
ﭘﺲ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ :
ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ .
ﺑﯿﺸﺘﺮﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺍﺭﺯﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

متن عاشقانه

،

سلام عشق

۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ساعت 13:34 توسط amir0111 | 

در این مطلب روزانه جملات و متن های عاشقانه را برای همسر و عشق آماده کرده ایم با فرستادن این متن های زیبای عاشقانه و جملات رمانتیک می توانید لحظات خوبی را برای عشق خود رقم بزنید.

تـو دلیل لبخندهای مـن هستی

اگر مـن هم دلیل لبخندهای تـو هستم

پس هرگز از خندیدن دست بر ندار

 

جملات احساسی برای عشق

 

این دوستت دارم
گفتنت
مثل موفق باشید
آخر امتحان
دیفرانسیل و انتگرال
است
یا حرف دکترا
که می‌گویند چیزی نیست خوب می شوی

برچسب ها :

عشق

،

عاشقانه

،

متن عاشقانه

،

سلام عشق

مشخصات
متن عاشقانه و شعر عاشقانه و کمک عاشقانه تقدیم شما عزیزان.
the writer = mortaza
story help = amir dastani
Director & producer = amir_clip_0111

برچسب ها